- شربت دار
- خدمتکاری که انواع شربت و شراب و آب در تصرف اوست
معنی شربت دار - جستجوی لغت در جدول جو
- شربت دار
- خدمتکاری که شربت درست می کند و انواع نوشیدنی ها و لوازم شربت خانه به او سپرده می شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چمانی آبدار
کسی که آماده است سرش بر دار رود، شخص ماجراجو و پرخاشخر که دل بر کشته شدن بدهد و بر ضد حکومت وقت قیام کند، سربربادرفته، برسرداررفته
خویشاوند دارای نسبت (خواه بسبب خون خواه بسبب ازدواج) خویشاوند. قرابت داری. خویشاوندی خویشی
کسی که متصدی امور مربوط به آبدارخانه و شراب نوشی پادشاهان و بزرگان بوده است، ساقی
آب زندگی، آب چشمه ای در ظلمات که هرکس از آب آن بیاشامد عمر جاویدان پیدا می کند و هرگز نمی میرد و خضر پیغمبر از آن آب نوشیده است، چشمۀ نوش، نوشاب، چشمۀ خضر، ماالحیاة، چشمۀ الیاس، آب خضر، عین الحیات، چشمۀ زندگی، آب حیات، جان افزا، چشمۀ حیوان، شربت حیوان، جان فزا، آب حیوان، آب بقا، چشمۀ حیات
Precipitous, Slanting, Sloped, Sloping, Steep
обрывистый , наклонный , крутой
steil, schräg
стрімкий , похилий , крутий
stromy, pochylony
陡峭的 , 倾斜的
íngreme, inclinado
ripido, inclinato
precipitado, inclinado, empinado
précipité, incliné, raide
steil, scheef
तीव्र , झुका हुआ , तीव्र
curam, miring
حادٌّ , ميلٌ , حادٌ
급격한 , 기울어진 , 가파른
תלול , משופע , תלול
急峻な , 傾斜している , 急な
dik, eğimli
mwinuko, inayoelekea
ชัน , เอียง
তীক্ষ্ণ , ঝুঁকিপূর্ণ , তীব্র
تیز , جھکاؤ , شیب دار